وقتی صدایت راشنیدم ... نگاهی ندیدم.
در تیمارستان عشق ... کسی بجزهمرنگ من نیست.
وقتی نگاهت رادیدم ... بازهم عاشق شدم.
ولی بازهم همانجابود ... روی تخت تیمارستان عشق بودم
گفتی دیگرخوابم رانبین ... یک تیمارستان بهم ریخت ... وقتی دیدمت درخوابم
شکوه نگاهت راصدباردیدم ... ولی کاش توهم همرنگ من بودی ... وقتی ک خوابت رامیدیدم
حرف من این است ... دوستت دارم ... فقط همین
من ... دوست داشتن ... تیمارستان ... ؟
بشمارم؟
یک دو سه...ده
حالابایدپیدایت کنم!
گفتی دوباره فرصت بده،دوباره بشمار.
یک دو سه ... ده
دنبالت میگردم،پشت ابرها،پشت ماه،پشت ستاره،پشت آسمان راهم گشتم...
نیستی،
گشتم،
و بازم نبودی!
تونمیدانی چقدر دوست داشتم پیدایت کنم.گلی را ک چیدم کنارموهایت بگذارم و آن دست بند دانه اناری را دستت کنم.
نبودی...
وحالا.این شمردن ها را از بر شدم.ولی دیگر نمیشمارم.
نکند ک بازهم چشم بگذارم و پیدایت نکنم.
مگر پیدایت کرده ام!!!
امروز،زمانیست ک سکوت اوج صدای من است.
فریادم سکوت است،درنده تراز هرچیز.
امروزبال پروازم سکوتیست ک فریادم آن راآماده کرده است.
فریادی ک سکوت را نشکستوبامن ماند.
فریاد،سکوت،چیست فرق بین سکوتی فریادوار یا فریادی باسکوت.
شکوه فریادکجاست؟سکوت!
اوج سکوت کجاست؟فریاد!
پس
سکوت سرمیدهم،شکننده ترازفریاد.
...
سکوت من...فریادقلبم
مجموعه SMS های دلنشین (1)