بهانهء زمستانی ترین بهار

برگی از نوشته های رهگذر از سر دلتنگی...

بهانهء زمستانی ترین بهار

برگی از نوشته های رهگذر از سر دلتنگی...

قصه ی آدم

 

قصه ی آدم ؛قصه ی یک دل است و یک نردبان.قصه ی بالا رفتن ، قصه ی پله پله  تا خدا.


قصه ی آدم قصه ی هزار راه است و یک نشانی


قصه ی جستوجو، قصه ی از هر کجا تا او.


 

 

 

قصه ی آدم قصه ی پیله است و پروانه، قصه ی تنیدن و پیله کردن


قصه ی به در آمدن قصه ی پرواز


 

من اما هنوز اول قصه ام، قصه ی همان دلی که روی اولین پله مانده است.


دلی که از بالای بلندی واهمه دارد، از افتادن.


پایین پای نردبانت چقدر دل افتاده است!


دست دلم را می گیری؟ مواظبی که نیفتد؟


 

من هنوز اول قصه ام، قصه ی هزار راه و یک نشانی


نشانی ات را اما گم کرده ام ، باد وزید و نشانیت را برد.


نشانی ات را دوباره به من می دهی؟ با یک چراغ و ستاره ی قطبی؟


 

من هنوز اول قصه ام، قصه ی پیله و پروانه ، کسی پیله بافتن را یادم نداده است!


به من می گویی پیله ام را چطوری ببافم؟ پروانگی را یادم می دهی؟


 

دو بال ناتمام و یک آسمان


من هنوز اول قصه ام.قصه ی... 

نظرات 2 + ارسال نظر
مهدی دوشنبه 5 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:38 ق.ظ http://www.black-white-007.blogfa.com

سلام
عزیزم یکم تبلیغ کن براش دیگه
برای وبلاگت
بازدید کننده بیشتر بشه
قصه ادم ؟ کدوم ادم ؟

چشم
حتما
همون که میوه ممنوعه رو خورد

محبوبه چهارشنبه 15 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:44 ب.ظ http://lovelost.blogfa.com

خدایا ...


جای سوره ای به نام عشق در قرآنت خالیست

که اینگونه آغاز گردد :

و قسم به روزی که قلبت را می شکنند و جز خدا مرهمی نخواهی یافت ...

.............
سلام وبت خیلی قشنگه ... موفق باشی ... مطالبت خیلی ب دلم میشینه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد